معاون وزیر خارجه آمریکا تلویحا از هاشمی و مشایی جانبداری کرد.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، وندی شرمن با انتقاد از «سرکوب سرسختانه در انتخابات ایران» گفت: «احتمالا نامزدهایی هستند که از نظر گفتوگوهای هستهای با ایران، برای ما جذابترند؛ هر چند پرونده اتمی ایران در دست رهبر این کشور است و نه هیچ کس دیگر و اوست که حرف آخر را در این زمینه میزند.»

وی که در کمیسیون روابط خارجی سنای آمریکا سخن میگفت، ضمن محکوم کردن «سرکوب سرسختانه» در فرایند انتخابات ایران گفت؛ شورای نگهبان در ایران، از معیارهایی گنگ و مبهم برای حذف نامزدها استفاده میکند. بدون یک فرایند شفاف، برای ما دشوار است که بگوییم انتخابات ایران آزاد، منصفانه و نماد اراده ایرانیان است.
این مقام آمریکایی با وجود آن که مدعی بود از هیچ نامزدی حمایت نمیکند، گفت: «محافظهکاران بسیار میکوشند که مشایی و رفسنجانی را حذف کنند؛ زیرا گمان میکنند که این دو نفر به اندازه کافی استوار و سرسخت نیستند.»
در همین حال جفری گدمین رئیس پیشین رادیو اروپای آزادی و مدیر اجرایی مؤسسه لگاتوم، در فارین پالیسی، نوشت: انتخابات امری خطیر است. و از همین روست که وقتی جان کری اخیرا گفت ایران «دولتی انتخابی دارد» و زمانی که چاک هیگل، در جلسه بررسی رای اعتماد برای وزارت دفاع آمریکا، ایران را دارای «حکومتی مشروع و انتخابی» دانست، چشمها از حیرت خیره شد. دمکراسی تنها با برگزار کردن انتخابات میسر نمیشود. آری، ایران دارای حکومتی انتخابی است، اما همچنان که جان کری و چاک هیگل هم میدانند، همه انتخاباتها برابر خلق نشدهاند!
وی آنگاه در توضیح علت زیر سوال بردن انتخابات در ایران نوشت: اکنون شورای نگهبان تحت امر رهبری شامل 12 نفر از فقها و حقوقدانان، صلاحیت کاندیداها را بررسی میکند و احتمالا صلاحیت لیبرالها، مخالفان نظام اسلامی و اصلاحطلبان تأیید نخواهد شد. با این وصف وقتی جان کری و چاک هیگل درباره انتخابات در ایران سخن میگویند به راستی در ذهنشان چه میگذرد؟
از سوی دیگر وبسایت رادیو فرانسه در تحلیلی به قلم «رضا - ت» از همکاران رادیو آمریکایی فردا به تحلیل سخنان وندی شرمن علیه انتخابات ایران و سرکوب سازمان یافته مخالفان پرداخت و تصریح کرد که برای آنها هاشمی گزینه مطلوبتری است چرا که او میتواند روند مذاکرات را به شیوه سالهای 2003 تا 2005 برگرداند.
اشاره رادیو فرانسه به سالهایی است که اصلاحطلبان با فشار از سمت دولت و مجلس، از تیم هستهای خواستند تعلیق همه برنامههای هستهای و ماقبل آن را بپذیرند؛ اتفاقی که دو سال و نیم طول کشید اما غرب به حداقل تعهدات خود پایبندی نشان نداد.
اغتشاشگران در دفتر عالیجناب سرخپوش
یکی از عناصر آشوبگر بازداشتی نکات جالبی درباره مواضع متناقض محافل ضد انقلاب و از جمله خودش نسبت به هاشمیرفسنجانی بازگو کرد.«فواد-ش» در نوشته ای که از سوی پایگاه گویانیوز منتشر شد، ضمن مرور خاطرات خود تصریح میکند که در سال 72 هاشمی را عامل فقر و بدبختی مردم قلمداد میکرد و در سال 76 خوشحال شده از اینکه دوران ریاست هاشمی تمام شده است.
او ادامه میدهد: زمستان سال 78 هاشمی کاندیدای مجلس شده بود. با «سلطان علی پروین» عکس یادگاری میانداخت. من هم پرسپولیسی دو آتیشه کلی فحش به علی پروین دادم که چرا با «عالیجناب سرخپوش» عکس انداخته. هر روز روزنامهها را در راه برگشت از مدرسه به خانه در اتوبوس میخواندم. به حرفای بچههای دبیرستانی گوش میدادیم. همه اکبر گنجی میخواندند. میگفتند باید هاشمی رای نیاورد. عاقبت همه هم بهش گفتند«آغاسی».
18 تیر سال 1380 در سالگرد کوی دانشگاه تهران روبروی درب اصلی کوی شعار میدادیم:«عالیجناب سرخپوش ما همه گنجی شدیم.» و هنوز هاشمی منفور بود. من این صحنهها را هیجانزده ثبت میکردم در ذهنم.وی آنگاه به خطبههای هاشمی در نمازجمعه 26 تیر 1388 اشاره میکند و مینویسد: آن روز شعار میدادیم هاشمی هاشمی سکوت کنی خائنی! من در عمرم نماز نخوانده بودم. آن روز هم نمازی نمادین خواندم با کفش و بدون وضو. آخر نماز هم با یک خانم جوان کنار دستم که نمیشناختم، دست دادم با خنده قبول باشید گفتیم.
تا میدان ولیعصر رفتیم و آنجا صف ما را درهم شکستند، چشممان از گاز اشکآور خیس بود. اما در قلبمان خوشحال که هاشمی با ماست.«فواد در ادامه با بیان اینکه در جریان اغتشاشات بازداشت شد، خبر میدهد که چند روز پیش از ثبتنام هاشمی جزو شماری از روزنامهنگاران ]و برخی افراد بازداشت شده[ بوده که در محل مجمع تشخیص مصلحت نظام به ملاقات هاشمی رفته و با او ملاقات کرده است!
فیگارو: آمریکا در عراق به ایران باخته است
یک روزنامه فرانسوی در تحلیلی نوشت: عراق از کشور دشمن ایران به دوست ایران تبدیل شده و جمهوری اسلامی توسط متحد خود تحریمها را دور میزند.
فیگارو مینویسد: پس از مداخله نظامی آمریکا در عراق، متحدان مذهبی ایران روی کار آمدند. صالحی وزیر خارجه ایران در عراق بزرگ شده و به عربی کاملاً مسلط است و از آن سو هوشیارزیباری وزیر خارجه عراق با فارسی آشناست چرا که در دوره دیکتاتوری صدام در ایران زندگی میکرد. بیشک نفوذ امروز ایران بیسابقه است.
فیگارو اضافه کرد: مجازات تحریمها علیه ایران در عراق دور زده میشود. بینالنهرین سابق به یک منطقه مفید برای جمهوری اسلامی تبدیل شده و برای نمونه، در زمینه بانکی، ایران روابطش را با مؤسسات عراقی افزایش داده است تا از طریق آنها مجازاتهای بینالمللی را دور بزند. تاجری که هم با ایران و هم با شیعیان عراقی معامله دارد میگوید «بسیاری از شرکتهای عراقی که در مناقصههای مربوط به پروژهها در بخشهای نفتی، ساختمانسازی، برق و انرژی شرکت میکنند در اصل شرکتهای ایرانی هستند که فقط ظاهرشان عراقی است.»
فیگارو ادامه میدهد: در چنین شرایطی، تعجببرانگیز نیست که در هتلهای بغداد همواره تاجران ایرانی مشاهده میشوند. این همسایه قوی به دومین طرف تجاری مهم برای عراق تبدیل شده است و ایران هر سال حدود 7 میلیارد دلار جنس به عراق صادر میکند. در خیابانهای شلوغ پایتخت عراق، تاکسیهای زرد رنگ سایپا (یک مدل اتومبیل ساخت ایران) پدیدار شدهاند.
تجارت با عراق کاملاً به نفع ایران است. ایران محصولات ارزانقیمت را به طور گسترده به سوی بازار عراق سرازیر کرده است. اما ایران صرفاً در مناطق شیعهنشین جنوب عراق، که گاه تصاویر خامنهای در آنجا مشهود است، فعال نیست. بلکه در مناطق سنینشین الانبار، نیز مشارکت و همکاری دارد.
ستاد موکت شده را باور کنیم یا ریخت و پاش دهها میلیارد تومانی را؟
نوچه اسفندیار رحیم مشایی ادعا کرد مشایی از معجزات امامخمینی و در تراز شهید همت و باکری و آوینی است!
بهمن شریفزاده ضمن سخنانی در دانشگاه امام خمینی قزوین گفت: امام خمینی قبل و بعد از انقلاب تغییر داشتند به طوری که قبل از انقلاب عرفان را در محافل خصوصی بیان میکردند ولی پس از انقلاب این مباحث را در جمع مردم بردند. همت و باکری نیز بصیرت عرفانی خارقالعادهای داشتند که از معجزات امام خمینی(ره) بودند و امروز میتوان گفت که مشایی نیز از معجزات امام خمینی(ره) است همانطور که همت، باکری و آوینی نیز از این دست معجزات هستند.
در همین حین یکی از حضار به نشانه اعتراض فریاد زد آیا شما شهیدهمت را با مشایی برابر میدانید؟ که شریفزاده در پاسخ گفت: بله.
وی اضافه کرد: مشایی روز گذشته در ستاد انتخاباتی خود در یک ساختمان محقر بر روی یک صندلی که روی آن موکت قرار داشت صحبت کرد و آن فضا را گرما فراگرفته بود و نمیتوان گفت که مشایی برای تبلیغات از بیتالمال هزینه میکند.
ادعای سخنرانی مشایی در یک ساختمان که زمین آن موکت شده در حالی است که طی یک سال گذشته به بهانههای مختلف گردشگری و شعر بهاری و جشن هنرمندان و... دهها میلیارد تومان برای تبلیغات هنگفت به نفع اسفندیار رحیم مشایی از بیتالمال هزینه شده است. عملکرد چند سال گذشته مشایی در میراث فرهنگی، دفتر رئیسجمهور و دبیرخانه جنبش عدم تعهد نیز به خیانت وی در امانت و همکاری با مفسدان اقتصادی و فرهنگی و سیاسی دلالت میکند. اکنون معلوم شده که وی و حامیان خاصش از طریق بازی با بیتالمال و ولخرجیهای بیحساب درصدد جذب عناصر فرهنگی، اقتصادی و سیاسی کاسب برای تبلیغات بعدی انتخاباتی بودهاند.
با این اوصاف مشاور چاپلوس مشایی باید توضیح دهد که آیا شهدای والامقام انقلاب نظیر همت و باکری و آوینی مدعی دوستی با مردم اسرائیل و مفسدان فرهنگی، اقتصادی و سیاسی بوده یا در ضرورت حجاب خدشه کرده و یا از مکتب ایرانی+ اومانیسم و پایان دوره اسلامگرایی دم زدهاند؟!
شایان ذکر است در تداوم نزدیکی حلقه انحرافی به جریان فتنه، روزنامه شهروند وابسته به سازمان هلالاحمر، با صادق زیباکلام مصاحبه کرد و از قول وی نوشت: من امیدوارم صلاحیت آقای مشایی تأیید شود زیرا رد صلاحیت او نقض اصلیترین رکن مردمسالاری است.
2 هفته پیش روزنامه خورشید وابسته به سازمان تامین اجتماعی که در خدمت حلقه انحرافی فعالیت میکند تصریح و پیشبینی کرده بود که حامیان مشایی نهایتا به اردوگاه اصلاحطلبان و حامیان خاتمی بپیوندند.
با این اوصاف جا دارد آقای شریفزاده به سوال دیگری نیز پاسخ دهد و آن اینکه آیا انتشار دو روزنامه از سوی سازمان تأمیناجتماعی و هلالاحمر با هزینههای هنگفت چند میلیاردی از بیتالمال صرفا با هدف تبلیغ از آقای مشایی، خیانت و سوءاستفاده و دستبرد به بیتالمال ملت نیست؟!
برای اپوزیسیون بیعرضه هاشمی یک فرصت است!
یک پایگاه اینترنتی ضد انقلاب علت حمایت خود از هاشمی رفسنجانی را توضیح داد.
ایران گلوبال در نوشتهای به قلم رضا-ف نوشت: سابقه زشت هاشمی بر کسی پوشیده نیست. اما من با این وجود به او رأی خواهم داد. من یک سرنگونی خواهم و اگر هرکس دیگری بجز هاشمی کاندید میشد به حمایت از تحریم انتخابات میپرداختم. حمایت از اصلاحطلبانی مانند خاتمی که هیچ فرصتی را برای کرنش از دست نمیدهند و اصلاحاتی که امکان آن وجود ندارد؛ چیزی جز فریبکاری نیست. اما من به هاشمی رأی میدهم تا با تشدید درگیری درون نظام به تحول امکان نفس کشیدن بدهم. مقابله او با حاکمیت امری غیرقابل تردید است.
نویسنده ادامه میدهد: شاید بتوان استدلال کرد که رژیم برای بازارگرمی انتخابات هاشمی را وارد میدان کرده است. شکی نیست که رژیم خواهان مشارکت مردم در انتخابات است اما این بدین معنا نیست که رژیم خواستار وارد شدن هاشمی به صحنه است. امروز هنوز معلوم نیست که آقای هاشمی تأیید صلاحیت شود اما هم تأیید و همچنین عدم تأیید صلاحیت او هر دو برای نظام معضلآفرین است.
عدم تأیید صلاحیت او برای حاکمیت بدون هزینه نخواهد بود. یکی از این هزینهها همبستگی بیشتر برای مقابله با نظام است. اگر تأیید صلاحیت شود و در انتخابات شکست بخورد؛ مشکل نظام بیشتر خواهد بود. این شکست ضربه بزرگی به نیروهای طرفدار هاشمی و اصلاحات وارد خواهد ساخت. هاشمی یا باید پس از این شکست به گوشهای خزیده و تحقیر روزافزون را تحمل کند و یا باید به واکنش بپردازد. امکان شکستن رژیم در چنین فضایی بسیار افزایش مییابد. چنین امکان و فرصتی را نباید از دست داد.
ایران گلوبال در ادامه نوشت: اگر هاشمی پیروز شود؛ بازهم مجبور به مقابله با جناح حاکم است. هاشمی بدون تردید باید برای بازپس گرفتن قدرت وارد میدان شود. عواملی که هاشمی را در هشتاد سالگی وارد صحنه انتخابات کرده است؛ او را وادار به مقابله با جناح حاکمیت خواهد کرد. این فرصت مناسبی برای شکست رژیم است و از همین رو من به هاشمی رأی میدهم تا شدت درگیری را قدرت بخشم تا فرصتی برای مبارزه با رژیم پدید آید.
نویسنده تصریح میکند: شرکت در این انتخابات و تقویت هاشمی برای من نه انتخاب میان «بد و بدتر» بلکه رأی به افزایش تنش در درون رژیم است. حتی اگر پیشبینی من خطا بوده و این تنش به اندازه کافی وسعت نگیرد؛ شکاف میان رژیم همچنان معضلی برای رژیم خواهد بود(!)
وی خاطرنشان میکند: در شرایطی که خفقان هر روز شدت میپذیرد و برنامهای عملی برای سرنگونی رژیم وجود ندارد؛ من فرصتی چنین را نادیده نمیگیرم تا هیچ فرصتی برای سرنگونی رژیم از دست نرود حتی اگر بهای آن شرکت در انتخابات تقلبی رژیم باشد.
البته باید به نویسنده این تحلیل گفت، شما رأی بدهید، عیبی ندارد بمیرید و بدهید!